تختخواب
سلام عزیز مامان سلام عشقم غزلم، عزیزم، شما از روز تولدت تا روز تولد چهار سالگیت پیش مامان می خوابیدی و مامان هم هیچ اقدامی واسه جدا کردن رختخواب شما انجام نمیداد، هر کس میگفت میگفتم حالا جداش میکنم. غزلم خیلی از این قضیه میترسیدم همش با خودم فکر میکردم اگه ی چیزی بخواد من نفهمم- اگه خواب بد ببینه بترسه من ندونم - اگه آب دهنش بپره گلوش - اگه پتوش بره کنار... خلاصه هزار تا اگر دیگه هر کس میگفت مثلا ی سالگی بچم رو جدا خوابوندم کلی واسش استدلال می آوردم که کار اشتباهی کرده و هنوزم اعتقادم بر اینه که زیر دو و نیم سالگی جدا خوابوندن بچه اشتباه است و راجع بهش کلی تحقیق کردم (مراجع دینی و روانشناسی) خلاصه اینکه شما روی تخ...
نویسنده :
عاشق غزل
12:49